گرعاشق را فنۣا و مردن باشد            یا در ره عشق جان سۣپردن باشد

پس لافۣ بود آنچه بگفتند که عشق             از عین حیاتۣ آب خوردن باشد

زندگی نامه شهید مظفر معنوی

شهید مظفر معنوی در بیست و یکم خرداد ماه سال 1338 در خانواده ای مذهبی و زحمتکش در روستای قلعه کعبی متولد شد. او تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی در دبستان شهید عبدی پور(مولوی) سپری کرد و به خاطر نیاز مادی خانواده خود به کار کشاورزی مشغول شد. اما عشق به فراگیری علم و دانش حتی تا لحظه شهادت او را رها نکرد و باعث شد که بعد ها مقطع راهنمایی و دبیرستان را با کوشش خستگی ناپذیر بصورت شبانه ادامه دهد و همزمان در سنگر علم و دانش و کار و فعالیت و پشتیبانی جبهه و جنگ مردانه بجنگد و سربلند از بوته آزمایش بیرون آید. علاقه این شهید به کتاب و دانش اندوزی به گونه ای بود که کتابخانه ای شخصی را در منزل خود تدارک دید که پس از شهادت کتاب های آن به عنوان باقیات الصالحات به مسجد روستا هدیه شد و اکنون در دسترس جوانان فهیم و آگاه منطقه است.

با شروع انقلاب اسلامی در سال 57 مظفر به انقلابیون پیوست و در راهپیمایی ها شرکت فعال داشت و با تمام وجود خواستار برچیده شدن نظام ستم شاهی بود این انتظار دیری نپایید و در22 بهمن 57 به بار نشست و مظفر و بقیه اهالی روستا در این مناسبت فرخنده به شادی نشستند.

او 2 سال خدمت سربازی خود را در دوران انقلاب شجاعانه به پایان رسانید، اما عشق به اسلام و امام لحظه ای او را رها نمی ساخت؛ به همین دلیل با شروع جنگ تحمیلی و یورش صدام به سرزمین مقدس ایران آماده نبرد با متجاوزان گردید و بالاخره در سال 1360 در جهت یاری به سپاه اسلام به بسیج مستضعفین منطقه زیدون پیوست و به عنوان نیروی افتخاری در امر اعزام نیرو و جذب کمک های مردمی سال ها مشارکت فعال داشت.

در سال 1361 با پیروی از سنت رسول اکرم(ص) ازدواج نمود که ثمره ی آن یک فرزند به نام علی است. لزوم خدمت در جبهه اقتصادی و نیاز شرکت ملی نفت در آن زمان به نیروهای متعهد، در کنار فعالیتهای جبهه و جنگ، او را برآن داشت که به شرکت ملی نفت منطقه امیدیه (آغاجاری) بپیوندد و در عرصه اقتصاد و نفت همّت کند.

در همین راستا در پنجم خردادماه سال 1365 روزه دار و تشنه لب همچون سرور و مولایش امام حسین (ع) در بمباران هوایی تلمبه خانه شماره 1 شرکت نفت امیدیه (آغاجاری) به ملکوت عرشیان پر کشید. دو روز بعد پیکر مظلوم این شهید گرانقدر با سیل اشک مردم حق شناس منطقه امیدیه و زیدون در قطعه شهدای امامزاده سیدنصرالدین محمد به خاک سپرده شد.

رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل

روحش شاد و یادش گرامی باد.

وصیتنامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

{ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ} (آل عمران/169)

«البته مپنداريد كه شهيدان راه خدا مرده اند بلكه زنده به حيات ابدى شده اند و در نزد خدا متنعم خواهند بود. »

{ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ }  (التوبة/111)

« خدا جان و مال اهل ايمان را به بهاى بهشت خريدارى كرده است. »

درود بی پایان نثار منجی عالم بشریت حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) و درود و سلام بر نایب برحقش، امید مستضعفان جهان، حضرت امام خمینی و سلام خدا بر شهیدان، از کربلای حسین گرفته تا کربلای ایران و سلام بر امت رزمنده ایران .

این وصیت نامه حقیر است که بار سنگین گناهان بر دوشش سنگینی می کند امید است در این راه که قدم نهاده ام با این کار کوچک بار گناهانم کمتر شود.

ای خواهر و برادر! هر فرد مسلمان دارای هدف و ایده ای است که آن راه انبیاء و اولیای خدا- که همان مبارزه با ظلم و ستم و بیدادگری است- می باشد تا طومار ظالمین و قاسطین را در هم بپیچد. اکنون دولت بعثی و صهیونیستی می خواهند این انقلاب را در نطفه خفه کنند ولی زهی خیال باطل، اینها و تمام قدرت های جهان نمی توانند نور حق را خاموش کنند. در این برهه، انقلاب ما نیاز به خون دارد همین خون ها است که انقلاب را تداوم می بخشد و به گفته استاد شهید مرتضی مطهری: «خون شهید تزریق روح به پیکر جامعه است».

خواهران و برادران! راه شهیدان را که همان راه سرخ سرور و سالار شهیدان حسین ابن علی (ع) می باشد، ادامه دهید. صفوف به هم فشرده ی خود را مستحکم تر بدارید تا کوردلان و منافقین نتوانند بین شما و مسجد جدایی بیندازد چون بنا به گفته امام امت: «مساجد سنگر است و سنگرها را خالی نکنید». آری شهیدان از مساجد بپا خاستند و خون خود را به پای نهال انقلاب اسلامی و اسلام ریختند و آن را آبیاری کردند از برادران و خواهران زیدونی می خواهم گوش به فرمان امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی باشند و کماکان از فرامین ایشان، که پیامبر گونه است، اطاعت نماید.

شعار این ملت، مرگ با عزّت بهتر از زندگی با ذلّت است. واحد و منسجم باشید زیرا خداوند در قران کریم می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ»، خدا آن مؤمنان را كه در صف جهاد كافران مانند سد آهنين همدست و در عهد با وفا و پايدارند بسيار دوست مي دارد.

پدر جان! بدان که تو اکنون اسماعیلت را همچون ابراهیم به قربانگاه رزم فرستادی، بدان که اسماعیلت هرگز پشت به میدان نمی کند و همچنان با کافران به جنگ ادامه خواهد داد. ای مردم زیدون بدانید که این راه را که من انتخاب کرده ام، کورکورانه به این راه پا ننهاده ام، بلکه با آگاهی کامل و با دیده ی بصیرت آن را پیموده ام.

مادر عزیز! بدان که زحمت های چندین ساله تو به هدر نرفته است و در راه تثبیت حکومت الله صرف شده و منتهای آرزوی من شهادت بوده است که به آن رسیدم.

خواهرم! حجاب تو مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و ابرقدرتهای شرق و غرب است. شهید می گوید: «خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون من است».

برادران بسیجی! فعالیت های خود را گسترش دهید و هدفتان خدمت به جامعه و رفتن راه خدا، یعنی فقط برای رضایت خداوند عالم باشد. از برادران آگاه زیدونی می خواهم مردم را با سخنرانی های خود آگاه کنند تا سودجویان نتوانند آنها را زیر سلطه خود نگه دارند.

خداوندا ! به من بفهمان که تو واجد ستایش و پرستش هستی و نه برای ترس از دوزخ، تو را اطاعت کنم.

خداوندا ! سایه رهبر کبیر انقلاب را بر سر ملت ایران مستدام بدار و جمهوری اسلامی را به دست حضرت مهدی صاحب الزمان(عج) بسپار. با امید پیروزی رزمندان حق بر باطل و پیروزی مستضعفین بر مستکبرین.

در پایان اگر کسی از من رنجیده شده است به بزرگواری خود ببخشد و اگر بدهکارم، بدهکاریم را بدهید. آرزوی موفقیت برای همه مردم ایران و همچنین خانواده و اقوام خود از خدای بزرگ، خواستارم.

ومن الله التوفیق

با تقدیم احترام مظفر معنوی